در این پست به تحلیل فنی فیلم سینمایی کرید2 خواهم پرداخت.

این فیلم که بر رقابت جدی بین ویکتور دراگو فرزند ایوان دراگو و آدانیس کرید تمرکز دارد،نسبت به فیلم اول هیجان بیشتری داشته و دوست داران بوکس را حسابی هیجان انگیز می‌کند.

ابتدای فیلم با نشان دادن شرایط سخت ویکتور دراگو و پدرش در اوکراین آغاز می‌شود.

ایوان دراگو پس از شکست مقابل راکی بالبوآ،از کشور روسیه اخراج می‌شود و همسرش نیز از او جدا می‌شود،سپس با تنها پسرش به اوکراین می‌رود.

ابتدای فیلم ویکتور دراگو را حین مسابقه بوکس نشان می‌دهد که با چندین آپرکات پشت سر هم و فوق‌العاده سنگین،حریفش را ناک اوت می‌کند.

سپس آدانیس کرید را نشان می‌دهد که ذر حال گرم کردن برای مسابقه رسمی مقابل دنی ویلر است که در باشگاه بوکس و در یک رقابت غیر رسمی در مقابل او ناک اوت شده است. 

ضربات زیادی بین دنی ویلر و کرید رد و بدل می‌شود. 

در نهایت با ضربه سنگین آدانیس به فک ویلر،او را ناک اوت کرده و نمی‌تواند سریع هنگام شمارش داور برخیزد و آدانیس ماشین موستانگ خود را پس می‌گیرد و همچنین صاحب کمربند WBC می‌شود.

باز هم در فیلم یکی دیگر از مسابقات ویکتور دراگو نمایش داده می‌شود که تکیه اصلی او در بوکس بر قدرت بدنی اش می‌باشد.

یکی از برگزار کنندگان بوکس حرفه ای،ویکتور دراگو را زیر نظر دارد و به ایوان دراگو می‌گوید که وقتش رسیده.

ویکتور و پدرش به فیلادلفیا می‌روند،ایوان دراگو به مجسمه راکی بالبوآ نگاه می‌کند که چگونه مردم با آن عکس میگیرند و یاد شکست خود مقابل راکی می‌افتد.

آدانیس با همسرش بیانکا به رستورانی برای صرف شام می‌رود. 

مورد استقبال مردم قرار می‌گیرد و ناگهان می‌بیند که یکی از شبکه های تلویزیونی در حال پخش صحبت های برگزار کننده مسابقه در کنار ویکتور دراگو و پدرش می‌باشد. 

همچنین مبارزات ویکتور دراگو پخش می‌شود و لحظه ی شکست و مرگ پدرش در مقابل ایوان دراگو را می بیند و اشک در چشمانش جمع می‌شود. 

همسرش سعی در آرام کردن آدانیس دارد. 

آدانیس شبانه به باشگاه فرانت استریت می‌رود و تنها در آنجا مشغول ضربه زدن به کیسه بوکس سنگین می‌شود. 

از طرفی ایوان دراگو با حالتی تهدید آمیز به رستوران راکی رفته و او را تهدید می‌کند که پسرم شاگردت را شکست می‌دهد و پسر من تنها مشت زنی و بوکس را از این دنیا یاد گرفته است. 

راکی حدس می‌زند آدانیس به باشگاه رفته باشد و به آنجا می‌رود. 

کیسه بوکس را برای آدانیس نگه می‌دارد و سعی دارد با تعریف دادن از آدانیس او را کمی آرام کند. 

شبی دیگر آدانیس به منزل راکی می‌رود و از او می‌خواهد برای مسابقه در مقابل ویکتور دراگو او را آموزش دهد و از او حمایت کند.

راکی تمام تلاشش را برای منصرف کردن آدانیس انجام می‌دهد اما موفق نمی‌شود. 

راکی می‌گوید آن روزی که پدرت با ایوان دراگو مسابقه داد،قرار بود من با او روبرو شوم.

مجبور بودم بعد از پدرت با او مسابقه بدهم و شرایط اون زمان با شرایط الان تو خیلی فرق داشت.

گویا راکی اختلاف قدرت فیزیکی آدانیس و ویکتور رو خیلی خوب بررسی کرده بود و تصور می‌کرد که شاگردش شانسی در مقابل ویکتور دراگو ندارد. 

راکی به آدانیس می‌گوید من دیگر نیستم و می‌خواهم استراحت کنم. 

آدانیس ناراحت می‌شود و به منزل برمی‌گردد. 

همسرش بیانکا او را پریشان و عصبی می بیند و آدانیس به او می‌گوید که راکی مخالف مسابقه با دراگو است و من را همراهی نمی‌کند و همسرش با تعجب می‌پرسد مگر مسابقه را میخواهی قبول کنی؟آدانیس می‌گوید آره قبول میکنم.

فردای آن روز آدانیس به آکادمی بوکس دلفای می‌رود و از لیل دوک درخواست کمک می‌کند.

لیل دوک می‌گوید که پسر دراگو از نظر فیزیکی خیلی بزرگه،سریعه،قویه و نامتعارفه.

خیلی باید تلاش کنی و راه سختی در پیش داری. 

آدانیس در کمپ جدیدش شروع به تمرین میکنه و از طرفی دراگو نیز برای مسابقه آماده میشه. 

وزن کشی و فیس تو فیس فرا میرسه.

آدانیس با خشم و نفرت به ایوان دراگو نگاه میکنه. 

ایوان دراگو به آدانیس میگه خیلی از پدرت کوتاه‌ تری. 

آدانیس ضربه ای به سینه ی ایوان دراگو میکوبه و ویکتور دراگو عصبی میشه و با یک دست چندین متر آدانیس رو به عقب هل میده. 

آدانیس عصبی میشه و پرخاشگری میکنه و میگه پدرت کاری نمیتونه برات انجام بده و از این صحبت ها. 

روز مسابقه ویکتور وارد رینگ میشه و جمعیت حاضر در ورزشگاه نفرت خودشون رو بهش نشون میدن. 

آدانیس هم که این دفعه راکی رو در گوشه رینگ خود نداره به همراه لیل دوک قراره در این مسابقه شرکت کنه و از کمربند قهرمانی خودش دفاع به عمل بیاره.

آدانیس با آهنگ مخصوص خودش وارد میشه. 

راکی هم در رستوران خودش تلویزیون رو روشن میکنه تا مسابقه رو تماشا کنه.

راند اول آغاز میشه و آدانیس ضربه هایی رو با دراگو وارد میکنه.

چندتا ضربه ی سنگین میزنه و دراگو کم کم عقب میره.

ناگهان آدانیس رو در تله میندازه و ضربه هوک سنگینی رو به آدانیس میزنه. 

چند ضربه ی بادی شات نیز روانه دنده های آدانیس میکنه. 

تفاوت قدرت فیزیکی و توان مشت زنی کاملا بین این دو بوکسور مشهوده. 

ویکتور دراگو،آدانیس رو گوشه رینگ گیر میندازه و ضربات بسیار سنگینی رو به صورت آدانیس وارد میکنه.

راند اول همین جا به پایان میرسه و برتری ویکتور نسبت به آدانیس مشخص می‌شود. 

بین دو راند ایوان دراگو به پسرش می‌گوید که آدانیس ترسیده،ویکتور می‌گوید آره میدونم،پدرش میپرسه پس چرا سرپاست هنوز؟

راند دوم آغاز میشه و ویکتور دراگو بی رحمانه حمله میکنه و آدانیس کار زیادی از پیش نمیبره. 

ضربات سنگین و پشت سر هم ویکتور دراگو واقعا آسیب زا بوده و آدانیس را اذیت می‌کند. 

ناگهان یه بادی شات بسیار قدرتمند باعث شکسته شدن دوتا از دنده های آدانیس می‌شود و او به زمین می‌افتد.

به شدت درد می‌کشد و راکی از پشت تلویزیون غصه میخورد و نگران شاگردش می‌شود. 

آدانیس به زحمت بلند می‌شود،یک ضربه ی دراگو را جاخالی می‌دهد و یک هوک سنگین با تمام قدرتش به صورت دراگو می‌زند و کمی او را گیج می‌کند.

دراگو می‌خواهد به سمت آدانیس یورش ببرد که راند دوم تمام می‌شود و داور آن ها را جدا می‌کند. 

آدانیس بر روی صندلی می‌نشیند و لیل دوک می‌گوید به نظر میاد دنده های تو شکستن. 

آدانیس می‌گوید خوبم خوبم. 

همسرش از دور با نگرانی مسابقه رو دنبال میکنه. 

آدانیس وارد رینگ میشه. 

راکی از پشت تلویزیون میگه مبارزه رو متوقف کن و چندین بار این جمله رو تکرار میکنه.

دراگو که پسرش را با خشم و نفرت و کینه بزرگ کرده است به او می‌گوید که تمام مشکلات ما بخاطر این ها بوده،بخاطر همین ها بود که مادرت ما رو ول کرد.

ویکتور خیلی عصبانی می‌شود. 

با شروع راند سوم با تمام قدرت به آدانیس مشت می‌زند. 

آدانیس چندین بار بادی شات های دراگو را جاخالی می‌دهد و سعی در فرار کردن دارد. 

ناگهان ویکتور ضربه ای سنگین تر از قبل به دنده های شکسته ی آدانیس وارد می‌کند و آدانیس می‌نشیند به طوری که یکی از زانوهای او به رینگ برخورد می‌کند. 

طبق قوانین در این حالت داور ناک داون اعلام می‌کند و بایستی برای بوکسور بشمارد. 

داور فریاد میزند stop stop،اما گوش ویکتور به این حرف ها بدهکار نیست و در حالی که آدانیس یک زانویش به کف رینگ چسبیده و مبارزه متوقف شده است،ضربه ای سنگین به سر آدانیس می‌زند و او را نقش بر زمین می‌کند.

آدانیس بی‌هوش میشود و کف رینگ دراز کش می‌افتد. 

تیم کرید به تیم دراگو حمله ور می‌شوند و درگیری رخ می‌دهد. 

پزشک مسابقه وضعیت آدانیس را بررسی میکند و به چشمانش با چراغ قوه نگاه می‌کند.

همسرش وارد رینگ می‌شود اما لیل دوک اجازه نزدیک شدن بیانکا به آدانیس را نمی‌دهد.

آدانیس دچار ضربه مغزی شده و در بیمارستان بستری می‌شود. 

راکی همین موقع تلویزیون را خاموش می‌کند و به بیمارستان می‌رود. 

لیل دوک در بیمارستان در حال صحبت با سران سازمان WBC بوده و به آدانیس می‌گوید ویکتور دراگو رد صلاحیت شده و تو همچنان قهرمان جهان هستی.

آدانیس ناراحت می‌شود با اینکه قهرمان جهان باقی مانده است. 

راکی وارد بیمارستان می‌شود و به بیانکا می‌گوید واقعا متاسفم،من باید اونجا می‌بودم.

راکی به دیدن آدانیس می‌رود و با دیدنش حسابی ناراحت می‌شود. 

به آدانیس می‌گوید که دراگو از تو قد بلند تره و می‌خواهد ادامه دهد که آدانیس به سختی می‌گوید حالا میخوای بهم آموزش بدی؟آدانیس نیتی خودش رو از حضور راکی اعلام میکنه و راکی در آخر به لیل دوک میگه که کارت خوب بود و لیل دوک در پاسخ میگه تلاشمون رو انجام دادیم.

آدانیس با ویلچر به بیرون از بیمارستان میره تا سوار ماشین بشه و به منزل برگرده. 

به جز ضربه مغزی شدن او دچار،شکستن کاسه چشم،سوراخ شدن کلیه،شکستن دنده ها و حجم زیادی کبودی و خون ریزی در صورتش شده است.

مدتی را به ریکاوری و رفتن به استخر می‌پردازد. 

شرایط بسیار سختی رو می‌گذراند. 

روزی به سراغ باشگاه دلفای می‌رود و لیل دوک به اد می‌گوید بیا داخل چندتا مشت به کیسه بوکس بزن. 

میتونم چندتا مسابقه دستگرمی برات جور میکنم و از این صحبت ها. 

آدانیس در حال پدر شدن است که وقتی به منزل پدری اش می‌آید می بیند کسی خونه نیست و راکی را آنجا می‌بیند.

اوایلش خیلی سرد برخورد می‌کند و سپس. آشتی می‌کنند. 

فرزندش به دنیا می‌آید و مسئولیتی دیگر به زندگی اش اضافه می‌شود و بایستی تصمیمی درست و حسابی بگیرد. 

با لیل دوک و راکی در باشگاه دلفای جمع می‌شوند تا تصمیمی بگیرند برای مبارزه برگشت مقابل دراگو. 

برگزار کننده ظاهرا به آن ها اطلاع داده که مسابقه برگشت باید در خاک روسیه باشد و راکی یاد زمان جوانی خودش می‌افتد که مقابل ایوان دراگو قرار گرفته بود و با ناک اوت کردن او را شکست داده بود. 

راکی می‌گوید مسابقه در کشور خودشونه و قطعا داور هم با خودشونه. 

اما ما نباید اجازه بدیم نتیجه مسابقه رو داور اعلام کنه. 

لیل دوک می‌گوید لعنت و به راکی می‌گوید که با برگزار کننده تماس بگیر.

آدانیس می‌گوید که فردا 5صبح اینجا شروع کنیم؟راکی می‌گوید خیر.

آدانیس می‌پرسد میخواهی به فیلادلفیا برویم؟راکی می‌گوید که نه،برنامه های دیگه دارم.

یک محل تمرین در بیابانی قرار دارد و راکی،آدانیس را به آنجا می‌برد.

آدانیس می‌گوید برای من اینجا عین جهنم است. 

راکی می‌گوید از آنجا که از جهنم برگشتی،انتخاب خوبیه.

یک باشگاه در بیابان با داشتن امکانات بسیار محدود و مقداری هم وزنه های بدنسازی و پتک و لاستیک و تجهیزات کلاسیک بوکس از نظر راکی جایی است که می‌تواند آدانیس را هم طراز با ویکتور دراگو بالا بیاورد و چه بسا بتواند دراگو را نیز شکست دهد. 

در واقع راکی بر تمرینات کلاسیک بوکس و سبک قدیم بوکس تکیه می‌کند. 

با پتک زدن بر زمین شنی تمرینات آدانیس زیر نظر راکی و لیل دوک آغاز می‌شود. 

به لاستیک های ماشین که روی هم قرار گرفته اند و بسته شده‌اند و همچون کیسه بوکس هستند،با دستانی که فقط پوشیده از بانداژ هستند مشت می‌زند.

لاستیک های زیادی را با زنجیر می‌کشد و راکی با توپ بزرگ بدنسازی به شکمش ضربات سنگین وارد می‌کند که در ابتدا بالا می‌آورد. 

با حریفی سنگین تر و قوی تر از خودش رو به رو می‌شود و بخاطر ضربات وارده بر دنده های شکسته اش درد می‌کشد و عقب می‌رود. 

شبانه جلوی آتش،تمرین سایه زنی انجام می‌دهد و همه جوره در حال ساختن بوکسوری جدید است.

با تسمه گردن وزنه های سنگینی را با گردنش بلند می‌کند تا عضلات گردنش را بسازد. 

راکی تمرکز بر افزایش قدرت آدانیس کرده و نمی‌خواهد بوکسورش مقابل روس ها تحقیر شود. 

همچنین در جاده پشت سر راکی که سوار بر موستانگ است می‌دود و حتی زمین هم میخورد اما بلند می‌شود و کوتاه‌ نمی‌آید. 

آدانیس،خود را می‌کوبد و از نو می‌سازد.

روز مسابقه ی برگشت فرا می‌رسد و آدانیس با آهنگی که همسرش می‌خواند همراه با تیمش وارد رینگ می‌شود. 

جالب اینجاست که طی تمریناتی که در صحرا انجام داد،خبری از میت زنی نبود.

در چشمان دراگو زا می‌زند،راکی نیز به ایوان دراگو زل می‌زند.

راند اول آغاز می‌شود. 

آدانیس یورش می‌برد و هرچه دراگو می‌زند را جاخالی می‌دهد و چندین ضربه مستقیم و هوک روانه ی سر و صورت دراگو می‌کند.

دراگو یک ضربه سنگین می‌زند و آدانیس را به عقب هل می‌دهد و تماشاچیان از جای خود بلند می‌شوند.

ایوان دراگو هم متعجب می‌شود از تغییرات جدی آدانیس و هم عصبانی. 

راند دوم ویکتور بیشتر تلاش می‌کند و زد و خورد بیشتری رخ می‌دهد. 

آدانیس چندین مرتبه ناک داون می‌شود و حین شمارش داور بلند می‌شود. 

راکی به آدانیس می‌گوید انگار که تمرینات صحرا جواب دادند.

آدانیس حسابی ویکتور را اذیت می‌کند. 

ایوان دراگو می‌بیند کاری از پسرش ساخته نیست. 

در حالی که دستش را به حالت آپرکات به زیرسینه پسرش نزدیک می‌کند،می‌گوید دوباه داغونش کن. 

حین مبارزه آدانیس یه ضربه چپ مستقیم می‌زند،ویکتور دستش را نگه می‌دارد و به همان دنده های شکسته شده ی آدانیس ضربه می‌زند. 

آدانیس درد شدیدی می‌کشد. 

راند تمام می‌شود و راکی می‌گوید میخوای ادامه بدی؟آدانیس می‌گوید من خطرناکم. 

راند بعدی آغاز می‌شود. 

یک ضربه بادی شات سنگین باعث پایین آمدن گارد آدانیس می‌شود،دنده هایش دوباره درد می‌گیرد و ویکتور با یک هوک سنگین او را زمین می‌زند. 

آدانیس از درد به خودش می‌پیچد اما بازم بلند می‌شود. 

ویکتور کلافه می‌شود از استقامت و تحمل بالای آدانیس. 

آدانیس با یک دست از دنده هایش محافظت می‌کند و با دست دیگر حمله می‌کند. 

کل توانش را به کار می‌گیرد. 

با چندین ضربه پشت سر هم به فک و صورت ویکتور،او را زمین می‌زند. 

راکی می‌گوید به محض اینکه بلند شد میری سراغش. 

ویکتور به سختی بلند می‌شود و گویا ورق برگشته است. 

آدانیس حمله می‌کند و دراگو که خسته شده،دیگر کاری از پیش نمی‌برد. 

آدانیس بار دیگر به سر و صورت ویکتور ضربات سنگینی وارد می‌کند. 

ویکتور باز هم به زمین می‌افتد. 

ایوان دراگو ناامید است. 

ایوان دراگو به پسرش می‌گوید بلند شو. 

ویکتور بلند می‌شود و هر ضربه ای که می‌خواهد بزند انگار توان ندارد. 

آدانیس بازم حمله می‌کند و ایوان دراگو وقتی می بیند پسرش زیر حملات خطرناک آدانیس قرار دارد،حوله سفید را پرتاب می‌کند درون رینگ و مسابقه تمام می‌شود. 

آدانیس میراثی برای خودش به جا می‌گذارد و راکی به او می‌گوید دیگر دوران تو فرا رسیده است. 

در سکانسی که از این فیلم سینمایی حذف شده است،بعد از پایان مسابقه آدانیس به رخت کن ویکتور می‌رود و تا به او دلداری دهد و می‌گوید که ما دشمن نیستیم. 

ایوان دراگو این صحنه را می‌بیند و متعجب می‌شود. 

بعد هم راکی می‌آید و در ورودی رختکن دراگو می ایستد سر خود را به معنای اینکه همه چیز درست میشود برای ایوان دراگو تکان می‌دهد و در جواب هم دراگو با سر خود،حرکت راکی را تایید می‌کند. 

در انتها آدانیس بر سر مزار پدرش آپولو کرید می‌رود و راکی نیز به ونکوور در کانادا به دیوار پسرش رابرت می‌رود. 

این فیلم بسیار هیجان انگیز است،اما دقت داشته باشید که اجرای تمریناتی که در این فیلم دیدید بدون آمادگی،بسیار خطرناک و آسیب‌زا می‌باشد.

آرش ماپار 

 

فیلم سینمایی راکی بالبوآ(راکی 6)

آنالیز و بررسی فنی فیلم سینمایی کرید1(Creed1)

آنالیز،تحلیل و بررسی فنی فیلم سینمایی چپ دست (Southpaw)

تحلیل و بررسی فنی فیلم سینمایی کرید2(Creed2)

تحلیل فنی فیلم سینمایی کرید3(Creed3)

آدانیس ,دراگو ,راکی ,می‌شود ,می‌گوید ,ویکتور ,ایوان دراگو ,ویکتور دراگو ,آدانیس می‌گوید ,راکی می‌گوید ,بلند می‌شود ,آدانیس ناراحت می‌شود ,مقابل ویکتور دراگو ,مقابل ایوان دراگو ,فیلم سینمایی کرید2
مشخصات